زندگینامه خیام نیشابوری
آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 حکیم ابوالفتح خیام نیشابوری از حکما و ریاضی دانان و شاعران بزرگ ایران در اواخر قرن ۵ و اوایل قرن ۶ است. نامش عمر و کنیه اش ابوالفتح و لقبش غیاث الدین و نام پدرش ابراهیم بوده است.

در سال ۴۶۷ در سلطنت جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک چون خواستند تقریب تقویم یعنی محاسبه سال و ماه را موافق قواعد نجومی به درستی معین کنند. هئیتی از دانشمندان اهل فن هئیت و نجوم را برای این مقصود برگزیدند. و مامور ساختند تا محاسبه را ترتیب دادند و آن درست ترین محاسبه سال شماری و معروف به تقویم جلالی است و خیام یکی از آن دانشمندان بوده و گویا بر همه مقدم بوده است.

در احوال خیام گفته اند: در تصنیف و تعلیم بخل داشت و تندخویی او را می توان تصدیق کرد چون از سخنش پیداست که بسیار حساس بوده و بنابراین از ناملایمات زود به شدت متالم می شده و تندخویی می کرده است.

در ریاضیات وی را سرآمد فضلا می شمردند. در احکام نجوم هم قول او را مسلم می داشتند. خیام در فن و جبر و مقابله معلومات تازه بدست آورده بود. کتابی در این باب نوشته که معروف است. رسالت دیگر هم در موضوعات علمی دیگر دارد که همه بسیار کوچک و مختصر است و روی هم رفته می توان تصدیق کرد که خیام پرگویی را دوست نداشته است.

خصایص کلام خیام: نخست اینکه در نهایت فصاحت و بلاغت است. در سلامت و روانی مانند آب است ساده و دور از تصنع و تکلف است و از ریا و تظاهر فرسنگ ها دور است. صنعت شاعری به خرج نمی دهد، تخیلات شاعرانه نمی جوید همه متوجه معنایی است که منظور نظر اوست.

دیگر از خصایص خیام سنگینی و متانت اوست. بذله گویی نمی کند. اهل مزاح نیست. معترض مردم نمی شود و با کسی کاری ندارد. پیداست که حکیمی متفکر و متذکر است. سخن نمی گوید مگر برای اینکه نکته ای را که به خاطرش رسیده ابراز کند.

خیام اشعاری به پارسی و تازی و کتاب هایی بدین دو زبان دارد. درباره رباعیات خیام تحقیقات فراوانی به زبان پارسی و به زبان های دیگر صورت گرفته است. استقبال بی نظیری که از خیام و افکار او در جهان شده باعث گردیده است که این رباعیات به بسیاری از زبان ها ترجمه شود و بسی از این ترجمه ها با تحقیقاتی دربارة احوال و آثار و افکار خیام همراه باشد.

خیام در نیشابور نقاب از خاک کشید و روح نا آرامش به پرواز درآمد.

روحش شاد.

اسرار ازل را نه تو دانی و  نه من / وین حرف معما نه تو خوانی و نه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو / چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من

 




تاريخ : شنبه 1 شهريور 1393برچسب:, | 13:6 | نويسنده : زهره |